جشن مفصّلی بود، کاخ زیبای قیصر پادشاه روم به انوای زینتها آراسته شده 300 نفر از
رهبانان مسیحی وبیش از
700 نفر از اعیان واشراف وحدود 4000 نفر از امراء وفرماندهان لشکر وبزرگان مملکت
روم در این جشن شرکت
کرده اند
قیصر پادشاه روم می خواست(نرجس)دختر پسرش یشوعارا(که از طرف مادر نسبش به حضرت شمعون وصیّ
حضرت عیسی میرسد)
برای پسر برادرش تزویح کند ، تخت زیباییکه به انواع جواهراتآراسته بود وبر روی 40 پایه قرارداشت
پسر را روی تخت نشانده صلیبها را بر بلندی ها گذاشته اسفقها صف کشیدند انجیلها را
گشوده و آماده مراسم عقد شدند
ناگهان صلیبها روی زمین ریخت و پایه های تخت درهم شکست وجوان ازبالای تخت روی
زمین افتاد وبیهوش
شدرنگ اسقفها پریدو بدنها بلرزه در آمد. کشیشان این حادثه را به فال بدگرفتند واز قیصر خواستند که از انجام این کار بگزردولی سلطان روم دستور داد دوباره
تخت را مرتّب کرده صلیبها را در جای خود قرار داده وبرادر آن جوان را روی تخت
بنشانندونرجس را برای او عقد کنند .امّا بار دوّمنیز همینکه کشیشها آماده انجام مراسم
شدند صدای شکستن تخت بگوش رسید و صلیبها درهم ریخت وجوان بیچاره برزمین غلتید
!!میهمانها متفرّق شدند وقیصر روم شرمنده وغمگین بحرمسرا برگشت
ادامه دارد..........
50 داستان از شیفتگان حضرت مهدی(عج)